نام قدیم سیستان «زرنگا» یا «زرنگ» بود، که پس از مهاجرت «سکاها» به طرف جنوب، و استقرارشان در این منطقه در زمان فرهاد دوم اشکانی، به نام آنان «سکستان» نام گرفت. شهر زرنگ در حال حاضر جزء افغانستان بوده و در محل آن روستای کوچکی به نام «نادعلی» قرار دارد. در نزدیکی این روستا، تل بزرگی است که بر فراز آن، هنوز آثار خرابههای ارگ، قلعه و باروی آن دیده می شود. در تپه های بلوچستان نیز آثاری به دست آمده که تاریخ این سرزمین را به 3000 سال پیش از میلاد می رساند. آن چه مسلم است، کوروش کبیر هنگام لشگرکشی به هند، مکران را نیز تصرف کرد. لفظ زرنگ، قدیمی ترین نام سیستان و زاولستان است که در کتیبه داریوش، «زرنگار» آمده است. به عقیده محققین «زرنگ»، «زریه»، «زریا» و «دریا» به زبان امروزی، همه یک مفهوم داشته و مراد از آن ها دریای «زره» یا «هامون» بوده است. نیم روز، نام دیگر سیستان و به معنی جنوب است. بنای بیش تر سیستان را به پهلوانان اسطورهای ایران چون زال، سام و رستم نسبت می دهند و فردوسی نیز در شاهنامه، از گردان بلوچ سخن گفته است. از سوی دیگر سرزمینی که اکنون بلوچستان نامیده می شود، درگذشته به«مکا» و«مکه» شهرت داشته است. هم چنین از دیر باز این منطقه را «مکران» نامیدهاند که به نظر می آید ترکیبی از دو واژه «اراینا یا ایرنیا» و «مکا» باشد که در سانسکریت به معنی سرزمین باتلاق ها است. چرا که در زمان قدیم درسرزمین بلوچستان باتلاقهای بسیاری وجود داشته است. کلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچ ها در آن سکونت کردند. مورخین بنای سیستان را به گرشاسب – یکی از نواده گان کیومرث – نسبت دادهاند. سیستان در زمان هخامنشیان، منطقهای آباد بود. این امر در کتیبه بیستون و کتیبه های تخت جمشید که سیستان را یکی از ممالک خاوری داریوش ذکر کردهاند، منعکس شده است. سکاها در حدود 128 پیش از میلاد، سیستان را به تصرف خود درآورده و در پهنه آن استقرار یافتهاند. اسکندر مقدونی هنگام بازگشت از هندوستان در این سرزمین در اثر وجود ریگ های روان، بیابان های خشک و بی آب و سرسختی مردمان این سرزمین، بیش تر سپاهیان خویش را از دست داد. با فتح سیستان به دست اردشیر بابکان این منطقه در زمره متعلقات دولت ساسانی قرار گرفت. در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عربها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی در اثر مخالفت ها و جنگ های مردم بلوچستان با وی، سرزمین را ترک کرد. در سال 304 هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح شد و در زمان حکومت سلجوقیان در کرمان، منطقه بلوچستان نیز توسط آن ها اشغال و تابع کرمان شد. سرزمین سیستان در سال 23 هـ . ق به تصرف اعراب درآمد. دفاع و مخالفت مردم این سرزمین تا زمان معاویه (که آنان را به اطاعت واداشت و عبدالرحمان فاتح سیستان را به حکومت آن جا منصوب کرد) به صورت شورش ها و قیام های محلی ادامه داشت؛ به گونه ای که فرمان دار عرب را مجبور به ترک این سرزمین کردند. اولین فرمان روای ایرانی این سرزمین؛ در پس از اسلام یعقوب لیث صفاری بود که از رودخانه سند تا رود کارون را تحت فرمان داشت. عمرو لیث – برادر وی – نتوانست این موقعیت مهم را حفظ کند و سرانجام به دست اسماعیل سامانی در بغداد به قتل رسید. با وجود این، سیستان تا چندین قرن تحت سلطه امرای صفاری باقی ماند و طاهراز نواده گان عمرو تا 295 هجری قمری ایالت فارس و کرمان و سیستان را تحت فرمان خود داشت و پس از وفات او سلسله صفاری روی به ضعف گذاشت. پس از صفاریان، سامانیان، غزنویان، و سلجوقیان نیز هر یک مدتی در این سرزمین فرمان راندند. در زمان مغولان و تیموریان، خرابی های زیادی در سیستان به وجود آمد که به از بین رفتن سدها، کانالها و مناطق آباد سیستان انجامید. درسال 914 هـ . ق، شاه اسماعیل صفوی سیستان را تصرف کرد. پس از شاه اسماعیل – در زمان حکومت نادرشاه – اختلافات داخلی سبب خرابی های زیادی در این سرزمین گردید. سرانجام سپاهیان ایران در 1865 میلادی، سیستان را از دست امرای سرکش بازستاندند. در سال های بعد نیز این منطقه دستخوش حوادث و وقایع زیادی شد. کشمکش های افغانستان با ایران بر سر ادعاهای آن کشور نسبت به سیستان منجر به دخالت بریتانیا به عنوان داور شد. هیأت تشکیل شده توسط بریتانیا، سیستان را در امتداد خطی از بند سیستان برهیرمند به طرف کوه ملک سیاه در باختر گودرز، بین ایران و افغانستان تقسیم نمود. با این کار، قسمتی که اروپاییان عنوان «سیستان خاص» به آن دادهاند (در مقابل «سیستان خارجی» که به افغانستان واگذار شد) به ایران تعلق گرفت. این سرزمین همواره از فراز و نشیب های تاریخی زیادی برخوردار بوده و سرگذشت طولانی تاریخی داشته است. استان سیستان و بلوچستان در جنوب خاوری ایران واقع است. این استان با حدود 181785 کیلومتر مربع وسعت، پهناورترین استان ایران میباشد و بیش از 11 درصد وسعت این کشور را دربرمیگیرد.سیستان و بلوچستان 1100 کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و 300 کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمیت فراوانی برخوردار است به ویژه بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسی ایران و آسانترین و بهترین راه دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد است.مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیتهای بلوچ و فارسزبان و پیرو اهل سنت و تشیع میباشند. این استان بیشتر آب و هوای گرم و خشک دارد اما در عین حال از تنوع آب و هوایی و اقلیمی ویژهای برخوردار است و مناطق کوهستانی، جنگلی و باتلاقی نیز در این استان پهناور به چشم میخورد.استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود 181785 کیلومتر مربع پهناورترین استان کشور میباشد، که با قرار گرفتن در بین 25 درجه و 3 دقیقه تا 31 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی از خط استوا و 58 درجه و 50 دقیقه تا 63 درجه و 21 دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کم تراکمترین استانهای کشور است.شمال استان، برآمده از آبرفتهای رودخانه هیرمند، که بزرگترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای دادهاست. کوه خواجه تنها پشته? بلندی میباشد که در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از 65 میلی متر را در سال دریافت میکند و میزان تبخیر در آن به بیش از 5000 میلی متر میرسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش مییابد، خشکسالیهای مخرب توسعه پیدا میکند. شریان حیاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیانه قابل ملاحظهای را نشان میدهد. وزش بادهای 120 روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان میوزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.
جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زدهاست. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی میباشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهره گیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصههای اساسی اقلیم منطقهاست. با توجه به پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانهای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آبهای زیر زمینی تنها امکانات تأمین آب بشمار میآیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با 3941 متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آوردهاست (1). با توجه به دوره آماری 1375- 1359 میانگین بارش سالیانه استان 8/139 میلی متر و میانگین دمای سالیانه 6/22 درجه سانتی گراد، میباشد (2). از لحاظ تقسیمات کشوری استان دارای 8 شهرستان، 32 بخش، 30 شهر، 94 دهستان و حدود 6300 آبادی میباشد.وسعت استان و تنوع آب و هوایی، موجب بروز تنوع در پوشش گیاهی و غنای منابع طبیعی تجدید شونده گردیدهاست. حدود 55 درصد از کل مساحت استان معادل 000/250/10 هکتار را مراتع در برگرفتهاست که 300 هزار هکتار مراتع خوب ، 750 هزار هکتار مراتع متوسط و 2/9 میلیون هکتار مراتع فقیر و خیلی فقیر میباشد. وجود تالاب هامون و امکان تولید علوفه نی و بونی در سطح 000/150 هکتار با تولید متوسط حداقل 6 تن در هکتار علوفه خشک (در مواقع غیر خشکسالی) از سرمایههای مهم منطقه به شمار میرود. در استان بیش از 1200 گونه گیاهی که حدود 70 گونه آن دارای ارزش دارویی و صنعتی میباشد شناخته شدهاست. از جمله میتوان گونههای کهور، کنار، بنه، بادام، جش و گز روغن را نام برد. مساحت جنگلهای استان که عمدتاً نیمه متراکم و کم تراکم هستند قریب به یک میلیون هکتار میباشد. همچنین حدود 3/6 میلیون هکتار را بیابان و شنزار در بر گرفتهاست.
مکان های تاریخی و مذهبی
استان سیستان و بلوچستان از مکان های تاریخی و دیدنی زیادی برخوردار است. باغ های مرکبات ایرانشهر، پارک تفتان، پارک جنگلی بمپور، پناهگاه حیات وحش، جنگل های نخل، انواع چشمه های آب گرم، رودخانه سرباز و تمساح های آن، غارتیس، غارکوه پیرک، کوه تفتان، گردشگاه های کشمان، گردشگاه مالیه – گوربند، منطقه حفاظت شده بزمان و گل فشان های طبیعی استان از مهم ترین جاذبه های طبیعی سیستان و بلوچستان است. آتشکده کرکوی، بنای امام زاده های متعدد، تپه های باستانی و با ارزش، شهرهای تاریخی، قلعه های باستانی، مسجدهایی با ارزش معماری بالا به همراه جاذبه های دیگرچون: صنایع دستی جذاب، موسیقی جالب وشنیدنی، مردمانی با فرهنگ ها و قومیت های مختلف از مهم ترین و جذاب ترین دیدنی های استان سیستان و بلوچستان است.
قلعه سیب سراوان
بقایای آتشکده کرکویه • قلعه سیب سراوان • تخت عدالت • کوه خواجه • زاهدان کهنه • سه کوهه • شهر سوخته • دهانه غلامان • قلعه رامرود • قلعه خاش • قلعه مچی • قلعه سام • قلعه تپه • قلعه رستم • قلعه کهک کهزاد • چاه نیمه • آرامگاه خواجه غلطان • زیارتگاه بیبی دوست و قلعه کافرها واقع در کوه خواجه ,قلعه زاهدان(زاهدها) .
سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شدهاست. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی میباشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادهاند. نام سیستان از نام اقوام آریایی «سکا» اخذ شدهاست. «سکاها» در حدود سال 128 قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافتهاند.«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطورهای ایران چون زال ، سام و رستم نسبت دادهاند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار میآمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال 23 هجری قمری ، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.
قلعه ناصری در ایرانشهر
اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. بعد از صفاریان ، سامانیان ، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک ، مدتی در این سرزمین فرمان راندهاند.سر زمین سیستان دارای مکانهای باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا)است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور میکند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومتهای اسلامی بعد از آن.سرزمین بلوچستان امروزی که ناحیه جنوبی استان را تشکیل میدهد، در قدیمیترین اسناد تاریخی به اسم «مکا» مشهور بوده و در نوشتههای هرودت تاریخ نگار یونانی از آن به عنوان «گدروزیا» یاد شدهاست.به دنبال سقوط هخامنشیان توسط اسکندر مقدونی (230 پ- م) وی مسیر بازگشت خود از هند را «گدروزیا» انتخاب کردهاست. پس از ساسانیان توسط اعراب مسلمان، در زمان خلیفه دوم، اکثر مردم این سرزمین بلافاصله به اسلام گرویدند.از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب میشد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالتها و ولایتهای کشور حکومت خان خانی داشت تا در سال 1307 ه.ش پس از شکست دوستمحمدخان بارکزائی قدرت حکومت مرکزی در این خطه تثبیت شد.سیتان و بلوچستان از جهت رشد و توسعه اقتصادی از مناطق در حال توسعه کشور است. زراعت اشکال متعددی دارد و صنعت آبی آن وابسته به رود هیرمند است. صنایع موجود در استان به دو دسته صنایع ماشینی و دستی تقسیم میشوند که صنایع ماشینی استان عبارتند از صنایع غذایی, نساجی, پوشاک و صنایع شیمیایی و کارگاههای فلزکاری, ریختهگری, ساخت لوازم خانگی و تانکرسازی. معادن این استان عبارتند از معادن مس, کرومیت, منگنز, سنگ مرمر, .سنگ آهک و غیره.