سیستانیها همان سکاها کهن ترین نژادجهان،گلستان نوهمان نیمروزدرخدمت شناخت ریشه ها
نامشناسی
سکستان(سیستان)، سگز(سقز)،ساکسن، ساسان(ساس) بازتابهایی از قوم سکاست. در شاهنامه، «سام» و بازماندگانش نامدارترین خاندان سکایی در ایران هستند. . به یاد داریم که جهان پهلوان را به گونه «رستم سکزی» نیز میخواندند. از سکاها با این نامها یاد شده است: سائی، آشکوزایی، ساک، ساس، اسکیت و... میتوان «اشکش» مهتر سرزمین «مکران» را در همین رده دانست که بسی یاوری به «کیخسرو» می نماید.(1)
خاستگاه و نژاد
این قوم در زمان هخامنشیان و پیش از آن در پیرامون ایران میزیسته اند. قوم سکا در ازمنه ? تاریخی از درون آسیای وسطی یعنی از ترکستان چین تا دریای آرال و خود ایران و از این نواحی با فاصله هایی تا رود دُن و از این رود تا رود عظیم دانوب منتشر بودند. در بخشهای مختلف این صفحات وسیع و دشتهای پهناور نام آنها تغییر میکرد.(2)
سکاها از ترکستان امروزی و سیبری غربی آمده اند و کیمری ها را در استپ ها و دشت های روسیه جنوبی میزیستند، بیرون راندند و خود در آنجا ساکن شدند.(3) و تا سده سوم پیش از میلاد، مالک استپ های روسیه بوده اند.(4)
از اشیایی که در «مارتونوشا» Martonocha و «ملگونوف» Melgounov بدست آمده، بر می آید که سکاها بدو شک جنوب اوکراین را در تصرف داشته اند.این ناحیه شامل «دنی پر» سفلی و «بوگ» سفلی است و این تسلطف پیوسته و کامل نبوده و کمال آن میان سالهای 55 تا 450 پیش از میلاد است. به باور تالگرن، در همین سالهاست فرهنگ سکایی تمام اوکراین را در برمیگیرد و در سالهای 250-35- پیش از میلاد به اوج پیشرفت میرسد. شمالی ترین ناحیه ای در اختیرا سکاها قرار گرفت در حد شمالی استپ های جنگلی جای دارد، کمی در جنوب شهر «کیف» Kiev و در منطقه ی شهر «ورونژ» Voronej. در بخش شمال شرقی گسترش نفوذ سکاها در مسیر رودخانه ولگا است و به «ساراتوف» میرسد.(5)
بسیار از دانشمندان یونان باستان، سکاها را کهن ترین نژاد جهان دانسته اند
بسیار از دانشمندان یونان باستان، سکاها را کهن ترین نژاد جهان دانسته اند. تروگوس پومپئیوس Trogus Pompeius، مورخ سده اول پیش از میلاد، تأکید کرده است که سکاها همیشه در نظر همگان، به جز مصریان، که از مدتها پیش با این نظر مخالف بودند، کهن ترین نژاد جهان به شمار می رفتند.
تشخیص هویت این قوم شناخت نام آنها در کتیبه ی اسرحدون آشکار می شود که در آن سکاها با نام ایشکوز Ishkuz یا شکوزرا Shkzra در سالنامه ی همان شاه آشوری سخن رفته و نیز نام یک سرکرده ی سکایی به نام ایشپاکا Ishpaka که متحد ماناها بوده به کار رفته است.(7)
این اقوام را یونانیان اسکوت می نامند یونانی ها این اسم را از این جهت باین مردمان داده بودند که (اسکوت ) در زبان یونانی به معنی پیاله است و افراد این مردم همیشه پیاله با خود داشته اند(8) همان هایی هستند که نزد آشوریان اشکوازی Sshkuazai و پارس ها Saka و هندیان چاکا Chaka می نامند.(9)
سکاها در واقع، قوم عمده ای از یک گروه بزرگ بیابانگرد بودند که طوایفشان را نمی توان با اشارات نویسندگان پیشین به آنها از یکدیگر باز شناساند. اصل و منشأ آنها را به طور دقیق نمیتوان مشخص کرد.(10)ا سکایی و سرزمین آنان را «ایران شرقی» دانسته است(ص144). آبایف(ص273) با استناد به نوشت? اوستا، فریانه را متعلق به قوم تور و درستتر گفته شود، سکاییان دانسته، و یادآور شده است که وجود این نام و دیگر نامهایی از اینگونه در میان سکاییان مفهوم و روشن است(11) او اقوام سکایی را ایرانی میداند.(12) تورانیان را از تیره های سکایی دانسته اند.(13)
استرابون، منطقه ی دوبروجا Doubrudja را «سکائیه کوچک» نامید و حال آن که سراسر نواحی جلگه ی واقع در شمال و شمال شرقی دریای سیاه را «سکائیه شرقی» نام گذاشت.(14)
قوم «سکا» تا دوردست ترین نقطه یعنی قرقیزستان و به طور دقیق تا کوه های تیان شان، تالاس و آلای و نیز منطقه ی دریاچه ی ایسیک کول Isik.Kul پراکنده بودند.(15)
نخستین باری که اثری از این قوم ایران شمالی، در روسیه اروپایی پدیدار میشود، مربوط به کشف گورهایی در «خوالینسک» Khvalinsk می باشد.(16)
بلینتسکی درباره ی پراکندگی قوم سکا می نویسد که گروه دیگری از آریاییان که از همان نژاد آریایی هند و ایرانی بودند در پایان قرن هشتم پیش از میلاد، پس از تشکیل دولت ماد از همان سرزمین اصلی بیرون آمده و در شمال آسیای مرکزی و جنوب سیبری امروز و شمال دریای کاسپی (مازندران) و مغرب آن تا پشت کوههای قفقاز در دشت های پهناور این ناحیه بسیار وسیع پراکنده شدند و تا آغاز سده دوم پیش از میلاد در مغرب بودند. نژاد و زبان و افکارشان کاملاً آریایی بوده است. این گروه بزرگ آریاییان سکا Saka خوانده می شوند.(17)
رنه گروسه معتقد است که به گواهی علم نام شناسی، کاها به نژاد ایرانی تعلق داشتند اینان از ایرانیان شمالی بودند که به حالت صحرانوردی در موطن اصلی ایرانیان و استپ های ترکستان روسیه ی کنونی می زیستند و تا اندازه زیادی از نفوذ تمدن مادی و آشوری و بابل دور مانده بودند(18). در فهرست نام های هخامنشی از سکاهای haumavarka (هوم آشام) سخن می رود که با سکاهای خاص ساکن در فراغنه و کاشغر سکونت داشتند. سکاهای Tigrakhauda (تیزخود) که در اطراف دریاچه ی آرال و سیردریا ساکن بودند و نیز سکاهای Tradraya (آن سوی دریا) که در اینجا از آنان سخن می رود.(19)
از سکاها، گورهای باستانی در سیبری، اکتشاف شده است. رادلوف Radlov ، در کاوش هایش در سال 1865 به کاتاندا Katanda در جنوب آلتایی کشیده شد و نخست به تپه ی منجمدی برخورد و هنگام کاوش دریافت که بسیاری از اجساد و اشیایی که زیر یخ مانده بودند، به خوبی حفظ شده بودند، اجسادی که کشف شد، بخش هایی از لباسهایشان نیز به خوبی باقی مانده و لوازم خانگی آنها دست نخورده مانده بود.(20)
«دایوش بزرگ» در سنگ نبشته ی خود از سه گروه سکایی یاد کرده است: «هورم ورک»، «تیگر خئودا»، «تئی ترادریا».(21)
در واقع به نشانه هایی از نام قبیله یا نام - نژاد «رپه» به طور پراکنده در آسیای مقدم بر می خوریم که اطلاعات جالب توجهی درباره سرگذشت مهاجرت سکاها در اختیار ما میگذارد. بنا بر روایت «کتزیاس» نخستین شاه ماد: اربسس(به زبان ایرانی: اربکه، ارپه) نامیده می شد..
می توان کوههای «ریپه ای»، «تَه ریپیه» یا « ریپیه اُریس» را ذکر کرد که یونانیان چند سلسله کوه را در ارتفاعات شمال می خواندند.
در دوره های مختلف کوههای ریپه ای را با سلسله های مختتلف کوههای کو و بیش ناشناخته شده از سرزمین های «سرمت» های آسیایی تا «آلپ» یکی دانسته اند. به نظر می آید که بعدها این نام برای نامیدن قسمتی از سلسله کوه های «اورال» به کار رفته است.. محل دیگری به نام ارفه{عرفات؟} در لبنان وجود دارد. رودخانه ای به نام رباس(ریوه) به دریای سیاه می ریزد. نمی دانم آیا این نامها نوعی پیوستگی با قبیله ی «رپه» دارد یا نه؟(22)
تاریخ
تا آنجا که به سکاها مربوط است، آغاز تاریخ آنان را شاید بتوان به حدود 1700 پیش از میلاد دانست (23)از پایان قرن هشتم پیش از میلاد، سکایی ها، موجب اغتشاشاتی در شمال غربی ایران گردیدند، آنها همچنین باعث اغتشاشاتی در آسیای صغیر، سوریه و فلسطین شدند.(24)
حدود 768 پیش از میلاد، شاه سکاها به نام «ایش پاکای» Ishpakai به آشور حمله ور شد اما پیروزی نیافت.(25)
در زمان پادشاهی پارتاتوا Partatua طبق منابع آشوری و یا پرتوتیس Protothyes به قول هرودوت، کشور سکاییان شامل بزرگترین بخش ایاتی بود که بعدها به نام آترپاتن (آذربایجان کنونی) نامیده شد که مرکز آن در جنوب دریاچه قرار داشت. پادشاه مانای سلطنت آن را میشناخت، و به نظر می رسد که با مادها روابط نیکو داشته اند.چون اورارتو هنوز خطرناک بود، پادشاه آشور میکوشید که بر سکاییان غلبه کند. پارتاتوا که بر اثر این پیشرفتها قوی شده شده بود، تقاضای ازدواج با شاهدخت آشوری کرد.(26) در زمان او سکاها با آشوریان نزدیک شدند، دلیل این نزدیکی را میتوان داشتن دشمن یکسانی به نام کیمری ها دانست. لشگر سکاها با هموافقت آشوری ها به «پونت» حمله ور شد و در سال 638 پیش از میلاد، واپسین بقایای تمدن کیمری ها را براندخت. ده سال بعد، پسر پارتاتوا که هرودوت او را «مادیس» Madyes شناسانده به کم آشوریان آمد.(27) زمانیکه خشثریته، شاه مادی به آشور تاخت، از عقب مورد حمله ی سکاییان تحت فرماندهی مادیس واقع شده و شکست یافت و در 653 پیش از میلاد جان خود را از دست داد. سکاییان از این شکست استفاده کردند و به ماد هجوم بردند و به قول هرودوت ماد مدت بیست و هشت سال زیر سلطه ی آنها ماند (653-625 پیش از میلاد) (28) هووخشتر سکاها را شکست داد و از ماد بیرون راندو باقی مانده ی آنان به سمت قفقاز به روسیه جنوبی رفتند.(29)
داریوش نخستین لشگر کشی بزرگ خود را علیه سکاهای اروپا انجام داد(512-514 پیش از میلاد) او از تراکیه و «بسارابی»Bessarabie کنونی وارد مرغزارها شد. اما سکاها با اتخاذ تاکتیکی ویژه، به جای پیکار به عقب نشینی می پرداختند و داریوش را به سحراهای خشک و بی و علق می کشاندند.اما داریوش با استفاده از هوش نظامی خود، به موقع از پیشروی دست برداشت و دبین سان، سکاها برای سه سده دیگر صاحب روسیه ی جنوبی ماندند. البته این لشکرکشی داریوش، موجب آرامش آسیای مقدم از حملات سکاها شد.(30)
خسروانوشیروان از سکایان کوچ نشین برای قوام لشگر خود استفاده کرد.(31)
دین
سکاها در هزاره های دوم و اول پیش از میلاد، دارای دینی برخاسته از آیین کهن پرستش عناصر طبیعت همچون آسمان، خورشید و ما بودند و سرداران و شیوخ هر طایفه امور دینی و دنیایی آنان را در دست داشتند.(32)
سکاها که مظاهر طبیعت را می پرستیدند، بزرگ ترین مراسم دینی را درباره ی تابیتی – وستا Tabiti-vesta الهه ی بزرگ که مظهر آتش و شاید جانوران بود، بر پا می داشتند. تنها همین الهه در آثار هنری آنها دیده می شود.(33)
سکاها نیز آپیا – فلوس Apia –Fellus الهه ی زمین، اویتوسوروس – آپولو Oetosyrus – Apollo خدای خورشید، آرتیم پئاسا Artimpeasa الهه ی ماه را می پرستیدند.گذشته از این، سکاهای سلطنتی تهاموساداس – نپتون Thamumasadas – Nemtun خدای آب را می پرستیدند.هرودوت از فقدان تندیس و قربانگاه و پرستشگاه در میان سکاها اظهار شگفتی می کندودر واقع غیر از دؤهای متأخر در شهرهایی سکایی، هیچ پرستشگاه یا چیزی که آن را بتوان مربوط به مراسم دینی دانست تاکنون کشف نشده است.(34)
آبایف به اختلاف دینی تورانیان و ایرانیان توجه کرده، و ضمن اشاره به عدم نفوذ آیین زردشت در باورهای دینی مردم اوستیا(آسها)یادآور شده است که اقوام سکایی و سرمتی تنها اقوامی از تیرههای ایرانی بودند که آیین زردشت به سرزمینشان راه نیافت.(35) و نسبت به کیش مزدیسنا بیگانه ماندند.(36)
زبان
سکایی باستان
سکاها دسته ای از ایرانیان بودند که در خاور دربای کاسپین و باختر آن پراکنده بودند.سکاهای باختری، چندی بر مادها مسلط بودند و هیچ دور از ذهن نیست که در این مدت این دو زبان از همدیگر اثر گرفته باشند.این زبان با زبانهای مادی و پارسی یکسان نبوده اما تفاوت فراوانی هم نداشته است چنانچه هرودوت مینویسد که هووَخشتَر "پادشاه ماد"، با گروهی از سکاییان جنگجو که به پناه آورده بودند؛ به احترام رفتار کرد و دسته ای از کودکان ماد را به ایشان سپرد تا زبان خود را به آنان بیاموزانند. همین مورخ برخی از افسانه های ملی و داستانهای سکایی را درباره اصل و نژاد و تاریخ کهن این قوم آورده است. استرابون (جغرافیایی نویس یونانی سده نخست میلادی) به نزدیکی فراوان زبانهای سکایی و مادی و پارسی باستان اشاره کرده است.
از زبان سکاهای خاوری و باختری،چند واژه که بیشتر آنها نام خاص هستند باقی مانده است که در زیر چند نمونه از زبان سکاییان باختری را که در نوشته های یونانی و لاتینی به جای مانده است، می آوریم:
Arvant تند و سریع
Aspa اسب
Aatar آذر
Baazu بازو
Charma چرم
Chyavشدن
Gaushaگوش
Haptaهفت
Hushkaخشک(37)
سکایی میانه
سکاها از قبایل آریایی نژادی هستند که از هزاره نخست پیش از میلاد تا سده دهم میلادی در گستره ی پهناوری از کنار های دریای سیاه تا غربی ترین استان های چین پراکنده بودند. از زبان ایشان در دوره باستان اثری جز چند واژه و نام خاص باقی نمانده است اما از این زبان در دوره ی میانه، آثار زیادی در ختن و تمشق و مرتق یافت شده که بیشترآنها، مربوط به سده ی هفتم تا دهم میلادی می باشند، برای نوشتن این زبان از الفبای براهمی استفاده شده که برای نگارش سکایی متناسب شده بود؛ این الفبا را سکاها از هندیها و آنها نیز از آرامی ها گرفته بودند.الفبای براهمی از چپ به راست نوشته میشود و همچون میخی پارسی باستان ، به ریخت هجایی است به این ترتیب که همراه هر صامت یک مصوت نیز وجود دارد.این زبان به دو زیر گروه "ختنی" و "تخاری" بخش شده است.(38)
هنر
تنوع شگفت انگیز اشیای بدست آمده از سکاها حاکی از روش زندگی بسیار پیچیده و استعداد آن ها در طراحی است.(39)
سکاها نیز مانند کیمری ها مدت زیادی در عصر مفرغ ماندند.(40) ورود سکاها در سده هفتم پیش از میلاد، به قفقاز و آسیای صغیر و ارمنستان و ماد و آشور که تماسی به درازای یک سده است، در هنر و صنعت سکاها اثر فراوانی گذاشت. از نفوذ آشوری و بابلی بر هنر سکاها، مدارکی در دست است: تبر آهنین و تبر زرین «کلرمس Kelermes» در کوبان که تقریباً مربوط به سدته ششم پیش از میلاد است، دارای متن تصویر است که همان موضوع و صحنه ای است که در آشور و بابل و لرستان پیوسته اجرا می شده است و گوزنهای زیبایی در کنار درخت زندگانی جای دارند. ظاهراً این طرز ترسیم و شبیه سازی رئالیست از هنر ترسیم شکل و هیکل حیوانات که در آشور رایج بوده الهام گرفته است ولی با ذوق سکاها کاملاً منطبق شده و برای تزئین به کار رفته است.(41)
آثار فلزی سکایی نیز تأثیرات مشخص تکامل از تراش چوب و استخوان را با خود دارد.(42)
در این صنعت و هنر همواره شکل انواع گوزن و آهو و مجسمه آنها دیده میشود، و در گور یافت شده در «کوسترومسکایا Kostromskaya» و در گورهای کوبان، مجسمه های گوزن که با طلا ساخته شده، شاخهای مارپیچی آنان نیز با نهایت ظرافت نشان می دهد. این هنر و ضرافت از روسیه جنوبی تا مغولستان و چین نفوذ می کند.(43)
به دلیل وابستگی زندگی سکاها به چارپایان که تکیه گاه اقتصادی آنان به شمار می رفت، ایشان اشیا خود را تصاویر چارپایان و جانوران می آراستند، (44)از ویژگی های هنری سکاها، نقش و نگار حیوانات با نظم هندسی دقیق به همراه اثر تزئینی است.(45) این تصاویر نوعی شیفتگی نسبت به جهان حیوانات را نشان می دهد، زیبایی و فریبندگی آنها در هنر بخش بزرگی از اروپا، تأثیر فراوان بر جای نهاد.(46)
تصاویری که در 1940 از ازبکستان کشف شد، مناظری از شکار جانوران را نشان می دهد که شبیه نقاشی های پیش از تاریه در شمال اسپانیا و جنوب غربی فرانسه است. در سبیری در روزگار نو- سنگی، یعنی در طی هزاره سوم پیش از میلاد، نمونه تمام قد حیوانات را اغلب با استخوان یا چوب به منظور به دام انداختن جانوران دیگر می ساختند. نمونه های مزبور در آغاز دارای سبکی طبیعی بود ولی با گذشت قرنها، جنبه ی طبیعت گرایی آن ها تا اندازه ای دارای سبکی خاص شد.(47)
اشیا یافت شده در گورهای سکایی کاسترومسکایا استانیتزا Kostromskaya Stanitza ، گورهای کلرمس در ناحیه کوبان و گورهای تپه ای ملگونوف Melgunov در جنوب روسیه، و گنجینه ای که در سکز (سقز) در اورارتو، نشان دهنده تأثیر فرهنگ ایران است. غلاف شمشیری که از ناحیه ماگونوف به دست آمده، ترکیب عناصر بومی و آشوری را نشان می دهد، زیرا شمشیر از لحاظ شکل ایرانی است و تزیینات روی غلاف نیز حاکی از گرایش های شدید آشوری – ایرانی است و تزیینات روی غلاف نیز حاکی از گرایش های شدید آشوری – ایرانی است که برخی دارای سَرِ شیر و بعضی دارای سر آدمی می باشد ئ بال های آن دارای اصل سکایی است(48)
نفوذ هنر ایران نیز در اشیای زرین کلرمس منعکس است. تندیس پلنگی واقع در وسط یک سپر مدور نیز، که به سبک ایرانی لعاب کای شده، بسیار جالب توجه است. یک نیمتاج زرین و جواهر آلات دیگر که به دست آمده به همان صورت تزیین یافته اند. تبری با تزیینات طلاح و با طراحی سکایی نیز یافت شده است. دسته ی آن دارای نقش هایی از جانوران مختلف نشسته است که به صف، نشان داده شده اند، هر چند برجستگی قسمت پایانی تبر از لحاظ سبک بیشتر ایرانی است . از دیگر اشیای مهم یافت شده بشقابی با تصویر الهه بزرگ است. در گور تپه ای در کاسترومسکایا، زانو بندی با پولک و شانه بندی مرکب از پولک های برنجین و زیباتر از همه، تندیس کوچک گوزنی نشسته است که از افتخارات هنر سکایی به شمار می رود. مهمترین ویژگی منحصر به فرد هنر سکایی، گوزن است. گوزن زیبای کاسترومسکایا مربوط به قرن هفتم یا ششم پیش از میلاد است و در حالت نشسته قرار دارد و ساق های او در زیر بدنش جمع شده و کف سم هایش به خوبی پیداست، سیمایش حاکی از هراس است و به نظر می رسد که گوزن در حال حرکتی چابک و طبیعی است.(49)
تندیس های ماهی در هنر سکایی نسبتاً متداول بوده است، هر چند این هنر در سیبری بیشتر از سکائیهرونق داشه است. این تندیس ها در هنر سکایی، نشان دهنده دوران کهن است .(50)
سکاها، استفاده از سنگ های تزیینی را باید از ایرنیان آموخته باشند. آنها به نشاندن سنگهای گرانبها بر روی اشیا به ویژه در سالهای نخستین قدرت آنان رواج داشت. یک نمونه ی زیبا و کهن از نشاندن سنگهای گرانبها بر روی زر، پلنگ زرین کلرمس است که با سبکی بسیار گیرا و ماهرانه به همان گونه در گوزن کاسترومسکایا به کار رفته و عملاً از لحاظ قدمت با آن هم زمان است، به چشم می خورد.(51)
در روزگار سکاها، تندیس های گوزن، بز کوهی، گاو نر یا جانوری دیگر در حالب که پاهایشان جمع شده و به صورت دستگیره یا دسته ای در آمده، بر روی تیرک ها یا دسته های اثاثیه، منزل گذاشته می شد. (52)
سکاها اگر ه جاهنرا از لحاظ آثار بزرگ غنی نکرده اند، ولی میان جهان باستان و روسیه ی اسلاوی به منزله ی پلی بودند، و سبکی بر جای نهادند که در تکامل چندین شاخه از هنر اروپایی تأثیر داشت. گذشته از این، آنان موفق شدند که یک هنر واقعاً مردمی بیافرینند و این خود اقدامی نادر است. (53)
Pagerank به معنای رتبه صفحه است و در اصل امتیازی است که گوگل برای هر صفحه وب قائل میشود . برای دیدن رتبه صفحات یک سایت میتوانید تولبار گوگل را دانلود و روی IE خود نصب کنید تا به محض ورود به هر صفحه ای امتیاز آن صفحه را روی نوار ابزار گوگل مشاهده کنید .
تئوری عملکرد PageRank :
امتیاز بندی صفحات به این صورت است که یک لینک از یک صفحه وب به یک صفحه دیگر که در یک سایت دیگر است به معنای یک امتیاز مثبت برای صفحه مقصد حساب میشود . چون وب مسترها لینک سایت هایی را در سایت خود قرار میدهند که فکر میکنند برای بازدید کنندگان سایتشان جالب و با ارزش باشد . گوگل از تعداد این لینک های ورودی به صفحات سایت های دیگر ، برای قضاوت درباره امتیاز دهی به آنها و نیز مرتب کردن آنها در هنگام جستجو در گوگل استفاده کرد . برای مشاهده لینک های ورودی به سایت خود میتوانید جمله link:http://www.yourURL.com را در گوگل وارد کنید تا لیست سایت هایی که به شما لینک داده اند را مشاهده کنید . البته هنوز گوگل تمامی لینک های ورودی به سایت را نشان نمی دهد .
PageRank چگونه محاسبه میشود :
راحت ترین سخن درباره محاسبه اش اینه که PageRank با استفاده از اشتراک گرفتن تمامی لینک های ورودی به سایت شما محاسبه میشود . البته این موضوع اکیدا صحیح نیست ، چون گوگل لینک های داخلی را هم در محاسبه شریک میکند . همچنین رتبه PageRank صفحه ای که به شما لینک داده هم ، در بالا بردن رتبه سایت شما موثر است . بعلاوه تعداد لینک های خارجی که در صفحه مبدا وجود دارد نیز در رتبه سایت مقصد تاثیر دارد . بطور عمومی 85% از رتبه سایت مبدا همراه با لینک به سایت مقصد ارسال میشود . پس یک صفحه وب با پیج رنک 5 و فقط با یک لینک خارجی در صفحه اش( که همان لینک سایت شماست) باید 85% از اعتبار رتبه 5 را برای صفحه ای که به آن لینکیده ارسال کند .
ولی در واقع هیچ صفحه ای فقط یک لینک ندارد – به یاد آورید که لینک های داخلی هم اغلب اوقات در محاسبه بحساب می آیند – پس میزان پیج رنک ارسالی عبارت است از 85% از پیج رنک همان صفحه تقسیم بر تعداد لینک های خارجی .
سوالی که اینجا مطرح میشه اینه که تفاوت رتبه های پیج رنک چقدر است و مثلا رتبه 4 با 5 چقدر تفاوت داره ؟ چیزی که معلومه اینه که اعداد گوگل در پیج رنک فقط یک عدد ثابت نیستند و نشان دهنده یه بازه عددی هستند . بنابر این تمام پیج رنک های 5 با هم مساوی نیستند .طبق جدول زیر رتبه 6 ممکن است فقط یک درجه از 5 بیشتر باشو و ممکن است فقط کمی از 7 کمتر باشد:
Page Rank Calculation | ||||||||
| ||||||||
PR |
Start |
End |
Median |
Median |
Links |
Links |
Links |
Links |
Range |
Range |
Value |
PR Passed |
for PR5 |
for PR6 |
for PR7 |
for PR8 | |
| ||||||||
1 |
6 |
30 |
18 |
0.30 |
16,803 |
92,414 |
508,277 |
2,795,522 |
2 |
30 |
164 |
97 |
1.65 |
3,055 |
16,803 |
92,414 |
508,277 |
3 |
166 |
900 |
533 |
9.06 |
555 |
3,055 |
16,803 |
92,414 |
4 |
915 |
4,948 |
2,931 |
49.83 |
101 |
555 |
3,055 |
16,803 |
5 |
5,033 |
27,213 |
16,123 |
274 |
18.362 |
101 |
555 |
3,055 |
6 |
27,681 |
149,670 |
88,675 |
1,507 |
3.339 |
18.362 |
100.992 |
555.456 |
7 |
152,244 |
823,186 |
487,715 |
8,291 |
0.607 |
3.339 |
18.362 |
100.992 |
8 |
837,339 |
4,527,522 |
2,682,431 |
45,601 |
0.110 |
0.607 |
3.339 |
18.362 |
9 |
4,605,367 |
24,901,372 |
14,753,369 |
250,807 |
0.0201 |
0.110 |
0.607 |
3.339 |
10 |
25,329,516 |
136,957,543 |
81,143,530 |
1,379,440 |
0.0036 |
0.020 |
0.110 |
0.607 |
|
|
| ||||||
Assumption: 85% of median value passed | ||||||||
Assumption: 50 links per page average |
رتبه سایت خود را در اینترنت پیدا کنید | ||||||
هر یک از موتور های جستجوگر (مانند گوگل و یاهو) به صفحات سایت ها بر حسب الگوریتم های خاص خودشان امتیاز می دهند. هر قدر سایتی امتیاز بالاتری داشته باشد ، در هنگام نمایش نتایج search ، در خط بالاتری قرار میگیرد .و این به معنای ورودی بیننده بیشتر از سایت های جستجوگر است . اما چگونه میتوان از رتبه سایت خود در وب آگاه شد ؟
1- اولین چیزی که این روزها بعنوان رتبه سایت ها مطرح است Pagerank گوگل است . گوگل امتیازی را بین 0 تا 10 به سایت ها و صفحات داخلی آنها می دهد که هر قدر این امتیاز بالاتر باشد نشان از مهم تر بودن سایت دارد . این امتیاز بندی تقریبا هر ماه یکبار یا دو بار توسط گوگل باز بینی شده و تغییر میکند . برای اینکه امتیاز پیج رنک سایت های مختلف را در حین باز کردن آن سایت مشاهده کنید میتوانید تولبار گوگل را روی IE نصب کنید ( این تولبار شامل یک بخش کوچک است که امتیاز صفحه ای را که در IE باز است نشان میدهد) و یا به آدرس www.pagerank.net مراجعه کنید و آدرس صفحه مورد نظرتان را وارد کنید تا امتیاز آن را بشما اعلام کند. 2- لینک های دیگران به سایت شما : برای اینکه ببینید چند سایت بشما لینک داده اند میتوانید به سایت گوگل بروید و در بخش جستجو ، آدرس سایت را با افزودن عبارت link: در ابتدای آن بنویسید .مثلا : link:www.macromediax.com 3- سایت الکسا نیز یک رنک برای صفحات سایت ها تعریف میکند و اطلاعات نسبتا کاملی را هم در باره سایت ها ارائه میدهد .به این سایت بروید و در بخش Traffic Ranking آدرس سایت خود را وارد کنید . همانطور که می بینید امتیاز و ترافیک شما را با جزئیات کاملی ارائه می دهد . همچنین این سایت امکان مقایسه نموداری ترافیک 2 سایت را با هم فراهم نموده است. 4- سایت leapMarket نیز امکان مقایسه سایت شما را با سایت های رقبا در چند موتور جستجوگر بصورت یکجا فراهم میکند . شما میتوانید آدرس سایت خود را در مقایسه با 3 سایت رقیبتان در این سایت مشاهده کنید. این سایت اطلاعات خود را از موتور های جستجوگر یاهو و گوگل و msn و Hotbot دریافت میکند و با ساخت نمودار های مقایسه ای شما را در فهم این اطلاعات یاری میکند |
فهرست شدن مطالب وبلاگ شما در موتورهای جستجوگر در نهایت باعث افزایش بازدیدکنندگان وبلاگ خواهد شد. در ادامه نحوه معرفی وبلاگ به سه موتور جستجوگر مطرح و محبوب که قابلیت جستجو در محتوای فارسی را دارند شرح داده خواهد شد.
معرفی به جستجوگر گوگل ( Google )
جهت معرفی وبلاگ به جستجوگر گوگل به این آدرس بروید و همانطور که در تصویر نیز پیداست آدرس اینترنتی وبلاگ را در قسمت URL و توضیحی مختصر درباره وبلاگ را به انگلیسی در بخش Comments بنویسید .. لازم به ذکر است که گزینه Comments اختیاری است و میتوانید آنرا پر نکنید. در ادامه کلمه موجود در تصویر را در زیر آن و دربخش مربوطه بنویسید و در نهایت دکمه Add URL را بفشارید تا پیغام مربوط به ارسال موفقیت آمیز آدرس وبلاگ به گوگل نمایش داده شود.
معرفی به جستجوگر یاهو ( Yahoo )
برای معرفی رایگان سایت یا وبلاگ به جستجوگر یاهو لازم است تا یک نام کاربری از یاهو داشته باشید که میتوانید از ایمیل یاهو یا آی دی پیام رسان یاهو( یاهو مسنجر) استفاده کنید. پس از رفتن به آدرس معرفی سایت به جستجوگر یاهو و ورود نام کاربری یاهوی خود و کلمه عبور آن وارد صفحه ای دیگری خواهید شد که میتوانید آدرس وبلاگ خود را ثبت کنید. همانطور که در تصویر می بینید این صفحه دارای دو ورودی است که میبایست در ابتدا آدرس وبلاگ خود را وارد آن سازید و دکمه Submit URL را بفشارید. سپس آدرس RSS وبلاگ را که اختیاری است پر نمایید. معرفی آدرس آر اس اس به جستجوی بهتر مطالب وبلاگ شما کمک خواهد کرد. پس از ورود آدرس آر اس اس وبلاگ دکمه Submit URL را بفشارید .
http://siteexplorer.search.yahoo.com/submit
معرفی به جستجوگر( Msn یا Live)
http://www.bing.com/docs/submit.aspx?FORM=WSUT
نکات و موارد مهم